بوی باران، بوی سبزه، بوی خاک
شاخههای شسته، بارانخورده پاک
آسمانِ آبی و ابر سپید
برگهای سبز بید
عطر نرگس، رفص باد
نغمۀ شوق پرستوهای شاد
خلوتِ گرم کبوترهای مست
نرمنرمک میرسد اینک بهار
خوش بهحالِ روزگار......
ادامه مطلب...
زمستون تن عریون باغچه چون بیابون
درختا با پاهای برهنه زیر بارون
نمیدونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه چه تلخه باید تنها بمونه قلب گلدون
مثل من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون
زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه
بهار زمستونها برای تو همیشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظه چشن انتظاری
گلدون خالی ندیدی نشسته زیر بارون
گلهای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی ببینی تلخ روزای جدایی
چه سخته چه سخته بشینم بی تو با چشمای گریون
بشینم بی تو با چشمای گریون
بشینم بی تو با چشمای گریون
اگه میبینی میترسم اگه چیزی نمیپرسم /اگه بیهوده پوسیدم من از ترس تو ترسیدم /از این لب بستگی هاو ازاین دلخستگی هاو/ توی ظهر یه تابستون ازاین یخ بستگی هاو/ ازاین تسلیم اجباری به این تقویم تکراری تموم عمرو بخشیدم من از ترس توترسیدم چه حرفایی تو دل هامون /سوالا که نپرسیدیم/ دوباره از نگاه هم من و تو هردو ترسیدیم2/ بیا و تکیه گاهم شو از آغاز همین قصه/ آخه چشم و چراغ من چرا میترسی هم غصه /مگه هر قطره بارون واسه دریای دنیا نیست/ توکه باشی منم هستم/ دیگه این قطره تنها نیست/ توی این جشن بارونی تو دریایی نمیدونی /یه عمری تو گوشت خوندن نمیذاریم نمیتونی/ چه حرفایی تو دل هامون سوالا که نپرسیدیم دوباره از نگاه هم من وتو هر دو ترسیدیم
صفحه قبل 1 صفحه بعد